دیکشنری
داستان آبیدیک
open eyed
opən a͡id
فارسی
1
عمومی
::
گشادهچشم، هوشیار، چشمباز، بیدار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OPEN COMMUNICATION
OPEN CONTRACTING DATA STANDARD
OPEN CREDIT
OPEN DATA CHARTER
OPEN DIGITAL FRAMEWORK
OPEN DOORED
OPEN DOORS
OPEN END CLASS
OPEN ENDED
OPEN ENDED QUESTIONS
OPEN ENDED RESPONSE
OPEN ENDED WORKING GROUP
OPEN ENERGY
OPEN EXERCISE
OPEN EYE HOOK
OPEN EYED
OPEN EYES TO
OPEN FACED
OPEN FIELD TRIALS
OPEN FIRE
OPEN FLOOR PLANS
OPEN FOR BUSINESS
OPEN GOVERNMENT
OPEN GOVERNMENT DATA
OPEN GOVERNMENT PARTNERSHIP
OPEN GRAIN
OPEN HANDED
OPEN HEART SURGERY
OPEN HEART TO
OPEN HEARTED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید